تفسیر باب الرعایه-1

ساخت وبلاگ

بنام خدای مهربان
باب   الرعایه   ــ شرح  تفصیلی  کامل بقلم حضرت راز شیرازی
بد ان به تحقیق که حضرت امام علیه السلام بیان فرمود در باب اول ، مناهج ثلاثۀ نفسانی و عقلی و قلبی را در سلوک الی الله، که سلوک در منهج نفس به خوف است، و سلوک در منهج عقل به رجاست، و سلوک در منهج قلب به معرفت و محبت است. در باب ثانی بیان فرمود علامات ترقیات و تنزلات قلب را تا آنکه سالک در طریق الی الله بر بصیرت باشد بر احوال خود در ترقی و تنزل. و بیان می فرماید در این باب، آفات و عوایق (ا)طرق ثلاثه را ؛ زیرا که چنان که سابقاً اشاره شد آفات طریق سلوک الی الله بسیار است و عوایق و موانع در این طریق بی شمار است. پس از بیان آفات و عوایق طرق ثلاثه بیان می فرماید معالجه و رفع آفات و امراض را به ادویه ومعاجین و عقاقیراتِ (2)عقاید حقه(3) و اخلاق حسنه و اعمال صالحه. و اولاً لازم است که مراعات و حفظ کند قلب و عقل و نفس را از آفات و امراض مذکوره که عارض نشوند و مختل نسازند مزاج آنها را تا عبد در طریق الی الله بدون عوایق و موانع حرکت نماید و از سلوک باز نماند. و هر گاه مسامحه و مساهله (4)کرد عبد در رعایت و حفظ نفس و عقل و قلب، و این آفات عارض شدند، باید معالجه کند آنها را به طریق دستور العملی که آن حضرت بیان فرموده تا صحت پیدا شود.
و هر گاه بعد از عروض( 5)آفات و امراض معالجه نکرد، بتدریج باعث فساد مزاج و رین و قساوت و وقوف(6) در سلوک الی الله از درجات کمال انسانی و قرب خداوند خواهد شد. و ابتداــ  آن حضرت ــ فرموده به آفت قلب؛ زیرا که اشرف مدارک است و اکمل مناهج است و اهتمام در حفظش بیش از سایر است.و آفت قلب غفلت است؛ زیرا که در باب سابق معلوم شد که رفع قلب و ارتفاعش از حضیض ارض نفسانیت به ذکر حقّ جلّ و علاست. و هر گاه غفلت او را عارض شد از ذکر الهی باز می ماند و لاهی(7) و لاعب(8) می شود ، این است که حفظ قلب از غفلت و مراقبۀ او به ذکر الهی از اعظم فنون ریاضات است؛ چنان که از عارفی پرسیدند که اشقّ ریاضات و انفع آنها در طریق الهی چیست؟ فرمود پاس انفاس است که باید شخصِ سالکِ الی الله مراقب باشد که نفسی بی ذکر الهی و یاد او نکشد تا مرض و آفت غفلت ، طاری(9)و عارضِ دل او نشود و از سلوک باز نماند.و آفت نفس شهوت است و میل به مشتهیات و ملایمات نفسانی؛ زیرا که هرگاه نفس التذاذ یافت به لذات شهوانی نفسانی، سرکشی می کند و زیر بار طاعات و عبادات نمی رود، و معالجۀ او آنست که مقیّد سازند او را به قید تقوی، و علوفۀ او را کمتر دهند  که دافع شهوات ، جوع (10)است تا آنکه تسکین کند آفتِ شهوت را و به حدّ اعتدال بیاورد او را که به قدر ضرورت در اوامر الهی براند شهوت را ، و از نواهی باز دارد  و اجتناب نماید تا عایق و مانع از سلوک الی الله نشود. و آفت عقل، جهل است؛ زیرا که دشمن عقل ضدّ اوست در جمیع افعال و صفات ، و چنان که خداوند، عقل را هفتاد و پنج جُند  (11)از صفات و اخلاق حسنه کرامت فرمود، جهل را هم هفتاد و پنج جند از صفات و اخلاق ذمیمه داده است.و هر گاه ظلمت جهل با جنود خود هجوم آرند نور عقل را زایل می کنند ؛ لهذا باید رعایت کرد عقل را از ظلمت جهل، و تقویت کرد او را به نور علم تا قوّت حاصل کند و جنود جهل را منهزم سازد.و هر گاه عبد ، قلبش از آفت غفلت رَست و نفسش از آتش شهوت فارغ شد و عقلش از آفت جهل نجات یافت اسمش در دیوان اهل تنبّه ثبت می شود. پس از آن ، رعایت علم است از آفت هوی و هوس طبیعی؛ یعنی هر گاه رعایت کرد عقل را از ظلمت جهل و تقویت کرد او را به نور علم، آفت علم هوی (12)است، حفظ علم از این آفت واجب است.و هر گاه عبد علم را بر وفق رضای الهی جاری کرد و خوف از خلق نکرد که نقصان در جاه و عزتش شاید به هم رسد، احکام و اوامر الهی را در جزئیات و کلیات امور معاد و معاش ، نسبت به خود و خلق ــ جمیعاً خواه خویش و بیگانه، خواه دوست و دشمن ــ حفظ کرده است علم را از آفت هوای نفسانی. و هر گاه اغماض کرد و ملاحظۀ دوستی یا دشمنی مردم و صرفۀ خود را نمود ، فاسد می شود علم او و فاسد خواهد ساخت عقل او را و از سلوک در طریق الهی باز می ماند؛ پس رعایت و حفظ علم از هوی لازم است.پس از آن ، حفظ و رعایت دین است از بدعت؛و منظور از بدعت، قرار دادی است در دین بدون سند از اهل عصمت، و بدعت دلیل است بر عدم علم یقینی به آنکه دین و شریعت به وحی الهی بر حضرت رسول صلی الله علیه و آله نازل شد و تصرف در آن به رأیِ ناقصِ خود باعث فساد دین و سَخَط حقتعالی است، چنان که در اصول کافی منقول است که راوی عرض کرد خدمت حضرت ابی عبد الله (ص) که رأی شما در این مسئله چه چیز است؟ حضرت فرمود : مالی والرأی؟ مرا با رأی چه کار است؟ حکم، حکم حقتعالی است که بر رسولش به وحی نازل فرموده و به ما میراث رسیده ؛ اینست  که  وارد  شده  که   : « وَمَن لـَم یَحکُم بِما أنزَلَ اللهُ فَاوُلئِکَ هُمُ الکافِروُن»سوره مائده آیه 44، « فَاولئِکَ هُمُ الفاسِقون»سوره مائده قسمتی از آیه 47.معنی هر آنکس که بر خلاف آنچه خدا فرستاده است حکم کند وفرمان دهد چنین کس از کافران است .او فاسق وگردنکش است    ادامه دارد از کتاب مصباح الشریعه ومفتاح الحقیقه امام صادق ص و  تفسیر   بقلم حضرت راز شیرازی با تشکر از جناب آقای جولایی وزنده یاد جناب آقای پژمانیان                                      

 

    1-عوایق =مانع ها    2- عقاقیرات=جمع معجون در قدیم مجموعه ای از دواهای شفا بخش ومقوی بوده که در دوران نقاهت بیماران بنا مقتضیات مزاج هر بیمار با ترکیبی جداگانه با اجازه پزشکان خورانیده میشد که بهبودی سریع انجام شود.      3-عقاید حقه=عقیده هایی که امام علی النقی در زیارت جامعه کبیربیان فرموده    4- مسامحه ومساهله= سهل انگاری    5- عروض=روی نمودن   6- وقوف = ایستادن     7-لاهی=غافل وبی توجه بحق سرگرم مشغولیات باطل شدن        8-لاعب= به بازیچه خود را سرگرم داشتن    9- طاری=نا آگاهانه در آینده وعارض شونده   10 -جوع= گرسنگی    11- جند =لشگر     12-هوی=مجموع آرزوهای نفسانی که از نظارت وحکومت عقل مَعادی خارج است.

یاد استاد ...
ما را در سایت یاد استاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golemolao بازدید : 203 تاريخ : سه شنبه 18 دی 1397 ساعت: 13:52