ادامه گلچینی از تفسیر بالبیان امام صادق ص بقلم حضرت راز شیرازی 2

ساخت وبلاگ

ادامه گلچینی از تفسیر بالبیان امام صادق ص بقلم حضرت راز شیرازی 

حالات پیغمبران1

-گریز اپدرومادروبرادروخواهر از برای رضای الهی (هرکس شما را ار دین دور نمود حتی پدرومادر خواهر ونزیدکان باید از آنها دوری کرد ولی باید احترام آنها را نگه داشت)

2-ترک نمودن مال برای رضای الهی(ترک زیادی مال ودور شدن از مال حرام)

3- ذلیل وخوار میگردانند نفسهای خود بتواضع از برای خدا(مهار کردن وکوچک کردن نفس برای رضای خداوند)

4-میل نداشتن زیاد از ضروری مایحتاج دنیا(به اندازه لازم از مال دنیا استفاده نماید نه زیاد ونه کم)

5- جمع شدن در خانه خدا(برای ذکر الهی) مانند غریبان واندوهگین از ترس آتش جهنم

6-دارا بودن شوق بهشت الهی

7-محبت بایکدیگر برای رضای الهی

8- مهربانتر ازپدر ومادر وفرزند وبرادر بیکدیگر برای رضای الهی

صدها فرشته بر آن دست بوسه زنند     کز کار خلق یک گره بسته وا کنید.        حافظ  مربوط به کتاب  نیست

مدام بر رخ زیبای مصطفی صلوات       مدام برگل رخسار مرتضی صلوات

برروح پاک حبیبان حق که وجه خداست   بر روی جمله امامان پارسا صلوات

اگر چه فیض صلوه وسلام از ایشان است    به فیض بخش صلوه وسلامها صلوات

بخوابم آمد شیر خدا علی ولی الله      به ناگهان زدلم سرزد از صفا صلوات    

تو که نا رفته ایی اندر سماوات       تو که نا خوانده ایی علم سماوات

که سود وزیان خود ندانی        به جانان کی رسی هیهات هیهات    با با طاهر

این اشعار را استاد پژمانیان در زیر  این ورقه ها نوشتند ومربوط به کتاب نمیباشد.

ادامه تفسیر گفت پیغمبیر که دل همچون پری است     در بیابانی اسیر صرصریست.(تند باد).

واردات قلبیه را از نیک وبد خواطر مینامند.اگر آن خاطر بخواندانسانرا برخیرات واقبال وتوجه بحق تعالی جل وعلاآنرا خاطر را الهام نامند.

وهر گاه آنخاطر باعث شود بر شرور وادبار حقتعالی آنرا وسوسه نامند وباعث الهام ملک است وباعث وسوسه ابلیس است وتوفیق باعث است  بر قبول کردن الهام وعمل کردن به آن ،وخذلان (ناکامی وشکست)باعث بر قبول وسوسه است وعمل به آن ،یعنی دو نُزُل است از برای مَلَک وشیطان در دل که عالم صغری است. پس برای قلب دو اُذُن وگوش است ،از اُذن(گوش باطنی) راست مَلَک الهام میکند ،واز اُذن چپ شیطان . وسواس ووسوسه اغوایت میکند.

دیو اِلحاحِ غوایت میکند      شیخ اِلحاح هدایت میکند.

یعنی دو مظهر لطف وقهراست وملک وابلیس است. (بسوی ملک روی لطف خدا واگر بسوی ابلیس روی قهر خدا است )    

واین دل که در آدمی که عالم صغری است اگر تکمیل یابد نظیر عرش است در عالم کبری ،زیرا که صفت رحمانیّت الهی  مستوی بر عرش است  و به واسطه آن فیض رحمت به تمامی موجودات این عالم کبیر میرسد .وظهور نور روحانیت مستولی بر دل است و به واسطه آن فیض روح به عالم صغرای انسانی میرسد. اما عرش مستعد ظهور تمام اسماء وصفات کمالیه الهیه نیست ومظهریت آن خاص به صفت رحمانیت است (الرحمن علی العرش استوی).سوره 20 آیه 5.

و قلب(محل محبت الهی است ) مستعدّ  ظهورجمیع اسماء وصفات کمالیه الهیه است به واسطه فیض روح قدسی(ونفخت فیه من روحی)

وهر گاه به قانون ظاهر وباطن شریعت که طریقه حقه مرتضوی مصطفویه است قلب انسان از امراض نفسانیه صحت یافت وبواسطه انوار اذکار  الهیه تزکیه وتصفیه شد محل ظهور جمیع صفات کمالیه ومرات(آینه) تجلیات انوار الهیه خواهد شد. زیرا خداوند جل وعلا آدم را خلیفه خود فرمود وخلیفه باید مظهر تمام صفات مُخَلّف (جانشین تعیین کننده) خود باشد تا تواند به جمیع اوامر ونواهی بر وفق رضای آمر وناهی شود.وهر گاه یک صفت از صفات الهیه ناقص باشد و وفا بحقّ خلافت وادای معرفت کامل نتواند نمود ودلیل بر ظهور تجلیات در قلب،حکایت حضرت ابراهیم خلیل الرحمن است در قران مجید (وتری ابراهیم ملکوت السموات والارض ولیکون من المومنین.......) سوره 6 آیه77و76معنا،ما این چنین ملکوت آسمانها وزمین را به ابراهیم نمودیم تا ازاهل یقین گردد......که در آخر ایه حضرت ابراخیم ص فرمود (انی وجهت وجهی فطر السموات والارض حنیفا مسلما وما انا من المشرکین) سوره 6 آیه 79 معنی اینک من با ایمانی خالص روی دل بسوی آن پروردگار میکنم که پدیده آورنده آسمانها وزمین است در حالیکه به حقیقت توحید تحققّ یافته وسر تسلیم به آستان مقدّس حق نهاده ام چه من از مشرکان (بشرک خفی وجلی )نیستم.طبق آیه انی جاعل فی الاض خلیفه ، انسان خلیفه الهی است اگر تربیت شود.

در ازل جلوه   حسنش   زتجلی دم   زد             عشق پیدا شدو آتش به همه عالم زد

جلوه ایی کرد رخش دید ملک عشق نداشت       برق آتش شد از این غیرت وبر دل آدم زد     حافظ

مشو محبوس ارکان وطبایع          برون آی ونظر کن در صنایع

تفکر  کن تو در خلق سماوات      که تا ممدوح حق گردی در آیات

ببین یکره که تا خود عرش اعظم   چگونه شد محیط هر دو عالم

 چرا در جنبش اتد این هر دو مادام که یک لحظه نمگیرندآرام

مگر دل مرکز عرش بسیط است  که این چون نقطه آن دور محیط است ؟

مگرآید هر شباروزی کمابیش سراپای تو عرش  ای مرد درویش.

برای فهم معانی عرشی به ابیات شرح گل راز شیخ لاهیجی رجوع شود 

      

 اما طور دوم را قلب خوانند وقلب معدن ایمان است  .

واردات قلب اول هرگاه آن خاطر خیرمستقیا از طرف خداوند در اصول دین واقبال بحق وخیرات در باطن فوری اجراءمیشود

دوم هر گاه آن خاطر خیر از ملک وجودی است که به تأنی ظهور دارد در اعمال فروع دین وظاهر اعمال خیر است.

سوم نتیجه اعمال حسنه قبل که اجراءگردیده

وسوسه ابلیس که در وجود وارد میشود

اول از شیطان است که کفر ونفاق وشرک کبر بعجله وارد میکند

دوم نفس است که اعمال قبیح وارد میکند

سوم نتیجه اعمال زشت قبلی که اجراء شده است

فقط ذکر الهی دائم  جلوگیری از شیطان ونفس ونتیجه اعمال مینمایدوبس.

 گر نماز وروزه ات فرماید نفس مکار است فکری بایدت.

راه تشخیص الهام ربانی ووسوسه شیطانی بسیار مشکل است

اول باید تفرقه کند (فرق گذاشتند )میان خاطرخیر وشرّ

دوم باید تفرقه کرد میان خاطر شرّی که با وسوسه ابلیس وهوای نفس وارد میشود یا بدون ابلیس ونفس وارد میشود (نتیجه اعمال زشت است)

سوم میباید تفرقه کرد از ابلیس است یا از نفس است.

حضرت رسول ص میفرماید که ابلیس به نودونه باب از خیر دعوت میکند تا آنکه در باب صدم انسان را داخل در شرّی نماید که این همه خیرات وفا به آن نمی نماید اینست که

گر نماز وروزه ات فرماید نفس مکار است فکری بایدت 

گر نه موش دزد در انبان ماست گندم طاعات چل ساله کجاست  حافظ

پس اول از موازینی که توان سنجید به آن خاطر خیر از شر آنست که بسنجی با شرع محمد ص و قران مجید دوم بسنج به فرمایشات ائمه معصومین ص سوم بسنج آن خاطر را به اعمال بزرگان وصالحین  اگر موافق عمل ورفتار ایشان است اقتدا کن که فرموده اند الطریقۀ افعالی چهارم ترس وخوشحالی نفس ،اگر نفس میترسد از خداوند الهام است واگر خوشحال است خاطر شرّی است. پناه برخدا.

بعضی از بزرگان دین عرفا نفس را به پلنگ تشبیه تمودند وشیطانرا به گرگ تشبیه نمودند وبذکر الهی وسوسه شیطان ضعیف ،بلکه از بین میرود . وباید دانست که یکصدوشصت ملک حقتعالی برهرفرد معیّن فرموده که دفع کنند شیاطین را از او، وهر گاه ملائکه خداوند معیّن نفرموده بود شیاطین بخود وخیل خود غالب میشدند بربنی آدم واین ملائکه از هر طرف داخل وجود آدم میشوند والهام خیر مینمایند شاید انسان اجابت کند.

بدان به تحقیق که عالم قلب عالمی فاصل میان عالم ارواح وعالم اجسام واین عالم را شارح مقدس برزخ نام نهاده ملکوت نیز گویند .حکما عالم مثال .عرفاءعالم قلب  نامند .و وسعت این عالم بعقل راست نیایدزیرا  که هرگاه اگر کسی به طفل رحم گوید غیر از این عالم تو عالمی بسیار وسیع که در هر گوشه آن هزاران مثل این عالم توکه رونقی ندارد  وغذاهای لذیذ بسیاری است که از هزاران  یکی شیر خام تو است چون طفل است وقوه ادراک اوبسیار کوچک است نتواند قبول کرد بعد از آنکه از رحم خارج شد خواهد فهمید از وسعت وفور نعمت این عالم.

انسان هم قبل از تصفیه وتزکیه نفس وفلب هر قدر انبیاء ص وبزرگان دین تعریف عالم قلب وآخرت را نمایند واز وسعت ولظافت ونعمت آن کنند اهل صورت تصوّر آنرا نتوانند نمودزیرا در حُجُب نفس قرار گرفته اند لهذا ادراک مغیبات وعالم قلب نمی تواند کرد(کلا لو تعلمون علم الیقین لترون الجحیم ثم لترونها عین الیقین) سوره التکاثر آیه 5الی7 معنا نه چون اگر یقین میدانستند هر آینه بدیده عقل (شعله های هولناک)را مینگریستند وپس از آن با دیده عین الیقین(یعنی دیده دل) .پس از تزکیه نفس وتصفیه قلب آن وقت تصدیق میکند بر وعده های الهی و وسعت عالم قلب وفرمایشات انبیاءص وبزرگان دین.لهذا تمام اعمال مخلوقات انسانی چه خیروچه شرّصورتی درعالم قلب خواهد گرفت تصفیه قلب آن وقت تصدیق میکند بر وعده های الهی

بدان ایدوست صدیق وطالب رحیق (طالب حق وحقیقت باخدا=خالص وبی دُرد)معرفت وتحقیق که من نوشتم از برای تو در شرح عجائب ملکوت انسانیه وقلب ،از آثار اهل عصمت ص تا آنکه منشرح شود صدر تو ومنورّ گردد قلب تو بنور ولایت امیر المومنین وامام الموحدین العارفین وذریّه طاهرین آن حضرت وداعیۀ شوق وطلب در دلت بحرکت آید بمفاد (یزکیهم ویعلمهم الکتاب )سوره جمعه قستی از آیه 2.به تزکیه وتصفیه ومجاهدات حرکت کرده چشم دلت را بنور الهیه باز نمایی (اذا ارادالله بعبد خیرا فتح عینی قلبه) معنا  چون خدا به بنده خود خیری اراده فرماید دو دیدۀ دلش را برگشاید.

مشاهده کنی عجائب عالم ملکوت الهی را وسلطنت اهل عصمت ص در عالم ملکوت ومشاهده کنی معنی خلافت الهی را در انسان کامل وبیابی درجات ومقامات باطنیه انسانیه را وبگردی از شیعیان خالص الولای علی مرتضی ص

چشم دل باز کن که جان بینی      آنچه نادیدنی ایست آن بینی

ونیست حقیقت عشق ومحبت مگر ولایت محمدیه ص علویه ص چنانچه در باب حبّ الهی تحقیقش

خواهدآمد.بعضی از بزرگان اهل کشف وعرفان  فیمابین ااین عالم که  اسفل  سافلین تا مرتبه اولوهیت چهل هزار عالم است وبعضی هیجده هزار وبعضی سیصد وشصت هزار عالم گویند

زاحمد تا احد یک میم فرق است       جهانی اندر آن یک میم غرق است (میم احمد میم مخلوق است)

ودلیل بر کثرت عوالم الهیه وسعت خلق آنست که حق جل وعلا نمونه بر هریک از صفات کمالیه خود را در انسان گذارده واز جمله صفات حقتعالی صفت خلاقیت است ونمونه ونشان آن قوه خیالیه است که شعاعی از نور انسانی  ونفس انسان  شعاعی است از عالم ملکوت الهی.سبحان الله .وبدان برای بدن مثالی انسانی حواس خمسه ظاهری از چشم وگوش  لسان وشم ولمس همچنین حواس خمسه باطنیه است تمام افعال واخلاق وعقایدی که در این عالم مُمَثل میشوند اگر نیک باشد بصوّر حسنه نیک واگر بد باشد بصورّ کریهه ممثل میشوند وصورتهایی که در خواب دیده میشود از برای مکاشفین از این عالم برزخ میباشد چنانکه از حضرت علی ص منقول است که در یک شب هفتاد مکان وعده داشتند همه جا بودند وخلع لُبس  که برای عارفین میشود از این عالم است. چنانچه زوجه امام محمد نقی ص خدمت حضرت عرض کرد گویند بنی هاشم صاحب حُسن  میباشند من در شما ندیدم حضرت فرمود شما طاقت ندارید پس فرمود نگاه کن زوجه دید صورت حضرت تبدیل بصورت حسنه شد در نهایت حُسن که بی طاقت شد.

بدان که دل را اطوار مختلف است ودر هر طور (کلاسها) عجائب ومعانی بیشمار تعبیه شده است دل مانند آسمان ودر آسمان هفت کوکب سیار است.

1-طور اول دل را صدر گویند وآن معدن گوهر اسلام است (افمن شرح الله صدره للاسلام فهو علی نور من ربه) سوره الزمر آیه 22معنا آیا آن کسیکه خدا سینه اورا برای فهم وقبول اسلام گشاده داشته که آن نور الهی روشن است.  (من شرح بلکفر صدراَ)سوره النحل قسمتی از آیه 106معنا اما آان که سینه های ایشان از ظلمت کفر آکنده است خشم پروردگار وقهر او بر ایشان خواهد بود.

وبدان در اندرون دل که خزائن الهی است شیطانرا راه نیست (ولی مرض میاورد)

2- طور دوم را قّلّت(اصل قلب) نامند معدن ایمان است.( کَتَبَ فی قلوبهم الایمان)سوره مجادله قسمتی از آیه 22معنا، خدا در دلهای ایشان ایمان نگاشته است.

3- طور سوم شغفها وآن معدن محبت وشفقت برخلق است قران (قد شغفها حُبا )

1-صدر 2-قُلّت 3- شغاف 4- فواد  5- حبه القلب 6- سویدا 7- مهجته القلب

طور سوم راشغاف نامند وآن معدن محبت  است به انبیاء  واوصیاء واولیاء وپدر .مادرواولاد وعیال وشفقت با سایر مخلوقات به حسب طبقات (قد شغفها حبا) سوره یوسف قسمتی از آیه30 معنا محبت زلیخا را شیفته ومفتون ساخت. حضرت علی بن حسین ص از پدر بزرگوارش سئوال نمود که ای پدر مرا دوست داری؟فرمود بله عرض کرد جدم رسول خدا را دوست داری؟فرمود بله عرض کرد حقتعالی را دوست داری ؟فرمود بله ،عرض کرد برادرم ومادرم را دوست داری؟فرمود بله عرض کرد این محبت ها در یک دل چگونه میشود؟ فرمود دل را مقامات است .مقامی است دل را که فقط محبت الهی ومقامی جهت انبیاء واوصیاءومقامی ااست جهت محبت پدر ومادر واولاد ومقامی است جهت خلایق.معلوم شد که صور سوم محل محبت است .اگر محبوبین انسان از سعدا باشند ولِلِه وفی الله (برای خدا ودر را خدا)به آنها محبت بورزد در قیامت بآنها محشور میشود وهمچنین اگر از اشقیا باشند درآخرت بآنها محشور میشود.

طور چهارم فواد است وآن معدن مشاهده ومحل روئت آیات کبری است وبحقایق وبصائر قلوب(ما کذب الفواد ما رای افتمارونه علی ما یری ولقدد راع نزله اخری)سوره النجم آیه  الی 11الی13معنا،دل در مرتبه فوادی خود آنجه دید حقیقت دید ودروغ وخیال نپنداشت آیا(کافران آنچه را پیامبر در شب معراج دید) انکار میکنند ویکبار هم پیامبر (جبرئیل را)مشاهده کرد.تا آنجا که فرمود (لقد رای من ایات ربه الکبری)سوره النجم آیه 18 معنا (آنجا) بسیاری از آیات بزرگ پروردگار خودرا مشاهده نمود .وانوار اعمال شروع میشود بعدا انوار الهی تابش مینماید ونور الهی بعضی اخضر وسبز وبعضی احمرقرمز وبعضی غیر الوان است .

طور پنجم از مراتب قلب حبه القلب گویند که معدن محبت حضرت الوهیت است ودر مرکز آن محبت مخلوق نگنجد که در باب حب الله وفی الله انشاء بیان کرده آید.

طور ششم از مراتب قلب را سویدا خوانند وآن معدن مکاشفات غیبی وعلم لدنی است .منبع حکمت وگنچینه اسرار الهی ومحل علم اسمائی آن است که دراین مرحله در وی انوار علوم کشف شود که ملائکه از آن محرومند

نه فلک راست مسلم نه مَلک را حاصل    آنچه در سرّسویدای بنی آدم از اوست.

طور هفتم را مُهجَهُ القلب گویندوآن معدن ظهور انوار تجلیّات صفات الوهیت است وظهور غیب الغیوب است ( ولقد کرمنا بنی آدم)سوره بنی اسرائل آیه 70معنا همانا (که خدایم )آدمیزاده را گرامی داسته ایم....اینجاست که کرامت با هیچ یک از مخلوقات نکرده است الا انسان وتمام صفاء دل آن است که صحت وسلامت تام یابد واز آفت مرض بکلی بیرون آید ونشان صحت آنست که این اطوار که شمردیم بحق عبودیت خویش قیام وطریق متابعت بر وفق فرمان الهی با اذکار خفیه وجلی کاملا رعایت گردد وشرط ادب وعبودیت وفرمانبرداری رعایت کند در این طورهفتم اتصفوا بصفات الله وتخلقوا. به اخلاق الله روی نماید.

گهی تا تارک اختر ببینم گهی تا پشت پای خود نبینم     مربوط بکتاب نیت

شرط ادب =تحت فرمان واطاعت  ازقران وعترت .

 بدان از اطوار قلب آنچه ممکن بود ذکر شد از حقایق واسرار وتجلیات آنقدر ظاهر میشود که مطلع نمیشوند مگر مجذوبون صدیقون واز عرفا الهیه .همین قدر کافی است که خداوند در وصف قلب میفرماید قلب مومن عرش الله ودیگر (لایسعنی ارضی ولایَسَعُنی ارضی ولاسمایی بل یَسُعُنی قلب عبدی المومن الذی  امتحن الله قلبه بالایمان )وبدون ریاضت وتزکیه وتصفیه وذکر بطریق شریعت  مقدسه مصطفویّه وطریقه کامله مرتضوی ص که طریقه خاصّان وشیعیان این امت است محال است فتح قلبی حاصل آید واین طریقه کار شجاعان دین اوتاد واولیاءالهی میباشد.

در طریق عشق عقل استاد نیست    عشق کار کور مادر زاد نیست

عاقلان   ماندند  در  اول    قدم       عرفان   رفتند   تا کوی  عدم

 عاقلان حیران میان هست ونیست     عاشقان دیدند دلبر را که کیست

        کار عارف دیدۀ عامل آرزوست       آن یکی چون بحر دیگر هم چو جوست   مولانا توضیح اینکه حادیث قدوسی لا یسعنی ارضی ولا سمایی ......آمده که زمین وآسمان من  مرا نگنجد بلکه این دل بنده مومن منست که مرا می گنجد (همان مومنی که خدایش دل اورا به ایمان آزموده باشد).

 درخاتمه اضافه کنم که باب اول امام صادق ص ظهورمراتب و مکنونات قلب است . 

از کتاب مصباح الشریعه امام صادق ص  تفسیر بقلم حضرت راز که حضرت وحید والاولیاء با مخارج خودش بازحمات وتلاش زیاد چاپ نمودند وحضرت استاد غلامحسین پژمانیان گلچین نمودند ورایگان مانند استادانشان در دسترس دوستان که طالب واهل تحقیق  هستند قراردادن  التماس دعا برای این عزیزان      درجاتشان عالی    داخل پرانتز توضیح مختصری است   توفیق رفیق راهتان    خاتمه

 

 

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و هشتم آبان ۱۳۹۶ساعت 13:59&nbsp توسط سیماهاشمزاده   | 

یاد استاد ...
ما را در سایت یاد استاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : golemolao بازدید : 221 تاريخ : شنبه 2 دی 1396 ساعت: 4:31